عمده تفاوت این دو بیماری در نواحی در گیر کننده ی سیستم عصبی می باشد و متعاقبا علائمی که به وجود می آورند. در بیماری ALS هم سیستم عصبی مرکزی و هم سیستم عصبی محیطی در گیر می شود اما در بیماری MS فقط سیستم عصبی مرکزی درگیر می شود. با توجه به این موضوع که هر دو بیماری سیستم عصبی را در گیر می کند، علائم بالینی مشترکی نیز خواهند داشت اما برخی علائم متفاوت می باشند از جمله مشکلات روانی که معمولا در بیماران ALS رخ نمی دهد. همچنین نوع شروع هریک از بیماری ها نسبت به دیگری متفاوت است. در MS سیستم ایمنی غلاف میلینی اطراف نورون ها را بیگانه تلقی کرده و علیه آنها عمل می کند اما در ALS نوعی پروتئین در نورون های حرکتی تجمع می یابد و منجر به اختلال در عمل کرد این نوع نورون ها می شود.
ALS
ﻧﻮﻋﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺗﺠﻤﻊ ﭘﺮﻭﺗﯿﯿﻦ ﺩﺭ نرون ها ﺭﺥ ﻣﯽ ﺩﻫد که موجب تخریب پیشرونده و غیرقابل ترمیم در دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) و دستگاه عصبی محیطی میشود.، ﻋﻠﺖ بروز ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻠﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻘﺺ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﺍﻟﺘﻬﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ نورون های حرکتی ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ می تواند ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﺑﺮﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ باشد. این بیماری منجر به از دست رفتن تدریجی عملکرد عضلات (به ویژه عضلات مخطط)میگردد و با تضعیف ماهیچهها بتدریج فرد به فلج عمومی مبتلا میشود. به طوری که توانایی هرگونه حرکتی از شخص سلب خواهد شد. از جمله نشانههای شایع این بیماری دشواری در گفتار و گرفتگی ماهیچه، پرش و ضعف ماهیچهها که اغلب از اندامها (دست، بازوها و پاها) آغاز شده و گسترش مییابد و سرانجام ماهیچههای تنفسی و بلع را نیز درگیر میکند. ضعف و ناتوانی ناشی از این بیماری، راه رفتن و استفاده از دستها برای انجام فعالیتهای روزانه مانند شستن دست و صورت و لباس پوشیدن را غیرممکن میسازد. با گسترش ناتوانی حرکتی و ضعف ماهیچهها در بدن فرد، بیمار در بلع، جویدن و تنفس نیز با مشکل روبهرو میشود. هنگامی که ماهیچههای تنفسی مورد حمله قرار میگیرند فرد برای ادامه زندگی خود به ناچار باید از دستگاههای تنفس مصنوعی استفاده کند.
بیماری ALS درمان خاصی به جز درمان علائم ندارد ولی به تازگی نیز استفاده از سلولهای بنیادی پیشنهاد شدهاست.
اخیراً استفاده از دارویی به نام ریلوزول یا ریلوتک با بلوک گیرنده های گلوتامات میتواند روند بیماری را کند نماید و طول عمر بیماران را افزایش دهد.
MS
یک بیماری التهابی است که در آن غلافهای میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع آسیب میبینند. این آسیب دیدگی در توانایی بخشهایی از سیستم عصبی که مسئول ارتباط هستند اختلال ایجاد میکند و باعث به وجود آمدن علائم و نشانههای زیادی، از جمله مشکلات فیزیکی، روانی و در برخی موارد مشکلات روانپزشکی شود
گرچه علت بیماری مشخص نیست اما مکانیزم اصلی آن تخریب توسط سیستم ایمنی بدن و یا اختلال در سلولهای تولید کننده میلین میباشد.
دلایل ارائه شده در مورد این مکانیزمها شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی مانند عفونت میباشد. علائم خاص از طریق محلهای زخم در سیستم عصبی مشخص میشوند و شامل کم بساوایی یا خواب رفتگی مانند مور مور شدن، گز گز کردن، ضعف عضلات، واکنشهای غیر ارادی، گرفتگی عضلات یا ناتوانی در حرکت، ناتوانی در هماهنگی و تعادل ناهماهنگی عضلات، مشکل در صحبت کردن یا مشکل در غذا خوردن، مشکلات دیداری (جنبش کره چشم، کاهش دید یا دوبینی)، احساس خستگی، درد شدید یا درد مزمن و مشکل در ادرار و مدفوع میباشد.