در پژوهشی که در مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی منتشر شد علاوه بر شناسایی شکارگرهای سفید بالک ها، میزان تغذیه هر یک از آنها نیز روی مراحل مختلف زیستی سفید بالک پنبه در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. نتایج آزمایش های تغذیه ای نشان داد که از میان گروه های مختلف شکارگران، بالتوری سبز، کفشدوزک هفت نقطه ای، مگس و سن به ترتیب دارای بیشترین کارآیی در تغذیه از مراحل مختلف زیستی سفید بالک پنبه بودند.
بالتوری سبز: بالتوری سبز داری توان شکارگری بالایی سایر حشرات می باشد. به همین دلیل از این حشره در کنترل آفت های گیاهی در قالب برنامه های کنترل بیولوژیک و مدیریت تلفیقی آفات ( IPM) استفاده می شود. این حشره مفید به دلیل خصوصیات خاص و منحصر به فرد خود به عنوان یکی از عوامل بسیار موثر و کارا در برنامه های مدیریتی آفات محصولات مختلف به کار می رود و هم اکنون در سطح تجاری در اغلب کشورهای پیشرفته جهان پرورش داده شده و رها سازی می شود.
کفشدوزک هفت نقطه ای: در برنامههای مبارزه بیولوژیک با آفت ها میتوان از گونههای مختلف کفشدوزکها و بهویژه کفشدوزک هفتنقطهای نیز استفاده کرد. این گونه در مرحله لاروی و بلوغ عموماً شکارگر آفات محصولات کشاورزی هستند و بیشتر از شتههایی که روی سرشاخهها و برگ گیاهان مختلف فعالیت میکنند، تغذیه مینمایند. در مواردی نیز تخمها و لاروهای جوان برخی از پروانهها و سایر آفات نیز مورد تغذیه این حشرات قرار میگیرند. در شرایط مطلوب به طور متوسط روزانه از 24 پوره شته باقلا تغذیه میکند و یک لارو کفشدوزک هفت نقطهای در طول دوره رشد و نمو خود به طور متوسط از هزار شته و حشره بالغ آن از 9 هزار شته تغذیه میکند.
مگس: پنج گونه مگس شکارگر به عنوان دشمنان طبیعی بالک ها شناسایی شده است. مجموع میانگین تغذیه ای مگس های شکارگر از مراحل مختلف زیستی سفید بالک ها نشان می دهد مگس های شکارگر A.formosus بیشترین راندمان را در کنترل سفید بالک ها دارند. از طرف دیگر با توجه به این که در بین پنج گونه مگس شکارگر، فقط دو گونه A.formosus و D.manihoti دارای قدرت تغذیه از تخم های سفید بالک ها می باشند، بنابراین نقش دو گونه مگس مزبور در کاهش تراکم جمعیت سفید بالک ها بیش از سایر گونه ها حایز اهمیت است.
سن های شکارگر: 21 گونه از سن های شکارگر به عنوان دشمنان طبیعی سفید بالک ها شناسیایی شده اند که در بین این 21 گونه O.albidipennis دارای قدرت شکارگری بیشتری در مقایسه با سایر گونه ها در جهت تغذیه از پوره های سنین اول و دوم برخوردار است. در رابطه با میانگین قدرت تغذیه ای سن های شکارگر از تمام مراحل نابالغ زیستی سفید بالک ها به جز تخم، بررسی ها نشان داده که چهار گونه از سن ها از کارایی شکارگری بیشتری در مقایسه با سایر سن ها برخوردارند. با توجه به این که از جنبه کنترل بیولوژیک ، عواملی که مراحل زیستی اولیه آفات (تخم یا سنین لاروی یا پورگی) را از بین می برند، نقش موثرتر و کارآمدتری در کاهش خسارت ایجاد شده توسط آفات ایفا می نمایند، در نتیجه سن O.albidipennis بر خلاف 4 گونه سن مذکور ، به دلیل فعالیت تغذیه ای بسیار مطلوب از پوره های سنین اول و دوم سفید بالک ها می تواند به عنوان عامل کارامد در کنترل سفید بالک ها و نیز کاهش خسارت آنها محسوب گردد.