بيماري پاركينسون يك بيماري دستگاه عصبي مركزي در بزرگسالان مسن تر كه مشخصه آن سفتي عضلاني پيشرونده تدريجي ، لرزش و از دست رفتن مهارت هاي حركتي است . اين اختلال هنگام رخ مي دهد كه نواحي خاصي از مغز توانايي خود در توليد دوپامين (يكي از ناقلين عصبي در مغز) را از دست مي دهند. پاركينسون از جمله بيماريهاي مغز و اعصاب در سنين بعد از ۶۰سالگي است از هر ۱۰۰نفر بالاي ۶۰سال يك نفر به پاركينسون مبتلا ميشوند.البته اين بيماري گاه در افراد جوانتر هم ديده ميشود كه پنج تا ۱۰درصد بيماران را تشكيل ميدهند. بعد از آلزايمر، پاركينسون شايعترين بيماري مخرب اعصاب به حساب ميآيد پاركينسون بيماري مزمن و پيشروندهاي است كه در آن سلولهاي ترشحكننده دوپامين در جسم سياه در مغز ميميرند و در فقدان دوپامين حركات بدن نامنظم مي شود. پاركينسون بر اساس دو علامت يا بيشتر از چهار علامت اصلي بيماري مشخص مي شود. ارتعاش و لرزش دست و پا در حالت استراحت ، كندي حركات ، سختي و خشك شدن دست و پا و بدن و نداشتن تعادل اين چهار علامت اصلي را تشكيل ميدهند. در مراحل اوليه بيماري، ارتعاش اندام ملايم و معمولا در يك طرف بدن وجود دارد و احتياجي نيز به درمان ندارد اما با پيشرفت بيماري فردي كه دست لرزان خود را در جيب يا پشت خود پنهان ميكند يا چيزي را براي كنترل ارتعاش مدام در دست ميگيرد، ديگر قادر به پنهان كردن لرزشهاي شديد اندام به ويژه به هنگامي كه ميخواهد تمركز بيشتري به خود دهد نيست. لرزش معمولا بيش از هر محدوديتي تاثير منفي بر روان بيمار دارد. كم كم تكه كردن غذا ، لباس پوشيدن ، اصلاح و استحمام وقت زيادي از بيمار ميگيرد حركات بيمار مثل نشستن و برخاستن از صندلي و راه رفتن او اهسته ميشود و بيمار حالت قوز پيدا ميكند، صداي او يكنواخت و نگاه او خيره و بدون احساس ميشود. پيشرفت پاركنيسون معمولا تدريجي است و سرعت آن از فردي به فرد ديگر فرق ميكند. هدف از درمان بيماران با داروي الدوپا، جلوگيري از ناتوان شدن و از كار افتادگي بيمار مبتلا است. اغلب اين بيماران نيازمند دريافت داروهاي اعصاب و روان نيز هستند. در چنين روزي در سال ” ۱۸۶۳هوگو مونشتربرگ” روان شناس و فيلسوف آلماني الاصل آمريكايي، يكي از پيشگامان رفتار گرايي و يكي از بنيانگذاران طب كار و پزشكي صنعتي متولد شد. او يكي از نخستين كساني است كه به تاثيرات فيزيكي و اجتماعي بر نيروي كار و مشكلات و خستگي كارگران توجه كرد. تا پيش از ساخت داروي “ال -دوپا” در ،۱۹۶۸درمان بيماري پاركينسون از طريق جراحي پدانكولوومي انجام ميشد. علايم شايع لرزش ، به خصوص در حالت عدم حركت اندام سفتي عضلاني و كندي حركت در كل بدن راه رفتن نامتناسب به حالتي كه پاها به زمين كشيده مي شوند و فاصله پاها از هم بيشتر از حالت طبيعي است . قامت خميده از بين رفتن حالت چهره تغييرات صدا؛ صدا ضعيف و بم مي شود. اختلال بلع ، آبريزش دهان توانايي ذهني تا مراحل پيشرفته بدون تغيير مي ماند و در مراحل پيشرفته به آهستگي كاهش مي يابد. افسردگي ، عصبي بودن این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود: • ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت) • آرام شدن حرکت (برادیکینسیا / Bradykinesia) • سختی حرکت (و خشک شدن) دست و پا یا بدن • تعادل بد (تعادل ضعیف) در حالی که دو یا بیشتر از این علایم در بيمار دیده شود، مخصوصا ً وقتی که در یک سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پارکینسن داده می شود مگر اینکه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد که بیماری دیگری را نمایان کند. بيمار ممکن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حرکت احساس کند و دریابد که انجام هر کاری بیشتر از حد معمول طول می کشد و یا اینکه سختی و خشک شدن حرکت دست و ضعف تعادل را تجربه می کند. اولین نشانی های پارکینسون مجموعه ای متفاوت از ارتعاش، برادیکنسیا، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند. معمولا ً علایم پارکینسون ابتدا در یک سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می کنند. تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن (fixation) حالت صورت (ظاهرا ً احساسات کمی بر چهره نمایان می شود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل کاهش پلک زدن). علاوه بر این ها، خشک شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممکن است نمایان شدن یک به یک این نشانه های پارکینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان “لرزش” بدانند، برادیکنسیا را به “آرام شدن عادی” و سفت شدن عضلات را به “آرتروز” ربط بدهند. حالت قوز (stooped) این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوکی استخوان (osteoporosis) ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بيماران جوان ممکن است بعد از بیش از یک سال که با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشک مراجعه کنند. اگر ۸۰% سلول های ترشح کننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پارکینسون پدیدار می شوند. علایم پارکینسون در مراحل اوليه بيماری ملایم و بیشتر اوقات در یک سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشکی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یک علامت ویژه بیماری پارکینسون است، که یکی از معمولترین علایم های پارکینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پارکینسون هیچ وقت با این مشکل برخورد نمی کنند. بیماران ممکن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان کنند یا چیزی را برای کنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد. با مرور زمان علایم اوليه بدتر و وخیم تر می شوند. یک رعشه ملایم تبدیل به یک ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممکن است تکه کردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت تر شود. برادیکینسیا (آرام شدن حرکت) به مشکلی کاملا محسوس بدل می شود که محدود کننده ترین علامت و اثر پارکینسون است. آرام شدن حرکت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام کردن ممکن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرک ضعیف می شود و مشکلاتی بوجود می آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل، و یا غلتيدن در رختخواب. راه رفتن آهسته تر می شود و بیمار حالت قوز پیدا می کند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا می کند). صدای بیمار یک نواخت می شود. کمبود تعادل می تواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر (میکروگرافیا – micrographia) و ناخوانا می شود. حرکات غيرارادی مانند حرکت دست در حال پیاده روی کم می شود. علایم پارکينسون معمولا ًدست یا پای یک طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرايت می کند. این علایم پیشرفت می کند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد. معمولا ً این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد. مهم است که بیماران پارکینسون در حال پیشرفت علایم با پزشک خود صحبت و مشورت کنند تا پزشک بتواند درمان را برای بیمارش فراهم کند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واکنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلکه تحت کنترل درآوردن عوارض است. اين امر می تواند به بیمار کمک کند تا مستقل عمل کند و یک کنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی کنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان کردن و از کار افتادگی را بگیرد. بیماران پارکینسون اغلب از اين موضوع که بيماری آنها همواره در حال پيشرفت است، آگاه هستند و اين موضوع می تواند باعث نگرانی شديد آنها شود. مبتلایان پارکینسون ممکن است بخواهند خود و مشکلات خود را بیش از حد نیاز تحت کنترل درآورند و خود را با ديگر افراد مبتلا مقایسه کنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امکان ادامه کار هم غيرعادی نيست. پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یک بیمار مشخص غیر ممکن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یک پیشنهاد است. وقتی محدودیتهای جسمی پارکینسون به حدی برسد که کارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پارکینسون آغاز می شود. علل علت اين اختلال در اغلب موارد ناشناخته است . بعضي موارد آن ناشي از داروهايي نظير فنوتيازين ها؛ آسيب مغزي ؛ تومورها؛ آنسفاليت پس از آنفلوانزا؛ عفونت با ويروس هاي داراي رشد آهسته ؛ يا مسموميت با مونواكسيدكربن (احتمالاً) مي باشد. ژن LRRK2 شايعترين علت ژنتيكي هر دو نوع خانوادگي و غيرقابل پيشبيني پاركينسون است. محققين دانشگاه جان هاپكينز به پروتئيني دست يافتهاند كه ممكن است بهترين هدف براي مبارزه با بيماري پاركينسون باشد.
تبلیغات در جواب یاب
اخبار
سیستم امتیازدهی
دسترسی کاربران
داغ ترین سوال ها
پربازدیدترین سوال ها