+1 امتیاز
قبل در گوناگون توسط (5 امتیاز)
دوباره دسته بندی کردن قبل توسط
عشق واقعی به چه معنی است و به چه کسی میشه عشق واقعی را ابراز کرد

3 پاسخ

+1 امتیاز
قبل توسط (892 امتیاز)

عشق واقعی وقتیه که از زمان گذاشتن براش احساس خستگی نکنی و وقتی در کنارشی گذر زمان رو حس نکنی و حست عالی باشه. این موضوع هم برای افراد و هم کار صدق می کنه.

+1 امتیاز
قبل توسط (741 امتیاز)
واژه «عشق» مشتق از «عشقه» به معناى میل مفرط است و «عشقه» گیاهى است که هرگاه به دور درخت مى‏پیچد، آب آن را مى‏خورد؛ در نتیجه درخت زرد شده، کم‏ کم مى‏ خشکد. امّا در اصطلاح، «عشق» عبارت است از: «محبت شدید و قوى». به عبارت دیگر، عشق مرتبه عالى محبت است امّا حقیقت آن است که تعریف حقیقى این واژه، ممکن نیست. محى الدین ابن عربى مى‏گوید: «هر کس عشق را تعریف کند، آن را نشناخته که عشق شرابى است که کسى را سیراب نکند در عرف کوچه وبازار مصادیق عشق بسیار است تا آنجا که رندی گفته است : به دنیا هر کجا درد دلی بود به هم کردند و عشقش نام کردند. تا آنجا که دیده می شود برخی از جوانان اشعار عرفانی عرفا را تا آنجا پایین می آورند که آنرا برای جنس مخالفی که تازه با آنها آشنا شده اند می نویسند هر چند برخی سعی بر این دارند که این نوع کشش های طبیعی به جنس مخالف را عشق مجازی تعبیر کنند ولی واقعیت این است که اکثر آنها چیزی جز هیجانات زود گذر نیست. بی مناسبت نیست اگر اینجا خاطره ای را از علامه محمد تقی جعفری نقل کنم ایشان می فرمودند روزی جوانی چهره و رفتارش عوض شده بود هر روز رنگ پریده تر وگوشه گیرتر می شد مادرش از پرسید پسرم من مادرتم به من بگو چرا به این روز افتاده ای ؟ گفت راستش مادر من عاشق شده ام! مادر پرسید عاشق کی شدی؟ گفت: هر کی که شما بگید ! گفت خاک بر سرت با این عاشق شدنت !خوب بگو من زن می خواهم چرا دیگر معنای عشق را خراب می کنی. در عرف عرفان عشق بار معنایی خاصی دارد و برخی نیز معتقدند,عشق قابل تعریف علمى نیست؛ زیرا نه محسوس است و نه معقول، در حالى که در دو قلمرو «حس و عقل» تأثیر دارد. اگر تعریف کننده، خود عشق مى‏ ورزد، مسلماً تعریف او صحیح نخواهد بود؛ زیرا این پدیده غیر عادى به تمام اندیشه و مشاعر او مسلّط است؛ به عنوان مثال اگر عاشق بخواهد عشق را تعریف کند، مفاهیم موجود در تعریف، با وضع روانى عاشق رنگ‏ آمیزى مى‏ شود و به اصطلاح «مولوى»، بوى عشق مى‏ دهد عشق بر دو گونه است حقیقی و مجازی و عشق مجازی نیز خود دو گونه دارد: الف) عشق‏هاى مجازى: در این گونه عشق‏، کمالات ظاهری محبوب موجب جذب عاشق می شود. عشق مجازی خود دو گونه است. 1-عشق حیوانی که در آن عاشق تنها از روی شهوت و هوس معشوق خود را می خواهد و به جنبه های جنسی او نظر دارد. 2-عشق پاک: در این عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولی چون ظاهر نماد باطن است و نشان از ذات الهی دارد، خود زمینه ساز عشق حقیقی می شود و مانند پلی عاشق را به سوی عشق حقیقی رهنمون می گردد. ب ) عشق حقیقى و الهى: عشق حقیقى عبارت است از قرار گرفتن موجودى کمال‏جو در مسیر جاذبه کمال مطلق، یعنى خداوند متعال، پروردگارى که جمیل مطلق، بى‏ نیاز، یگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است که همه رو به سوى او دارند و او را مى‏طلبند عشق مجازى خود عشق اصلى و اصیلی نیست و از روى تسامح به آن عشق اطلاق مى‏شود. پیروان عرفان، جهان هستى را (از جمله انسان را) مظهر و نشان حضرت حق دانسته، و عشق به مظاهر خداوند سبحان را عشق مجازى در طول عشق به ذات پروردگار مى‏دانند. به قول سعدى: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست //عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. اهل حیات طبیعی و دنیا اهل احساس اند و عشقشان نیز احساسی و جسمانی است و چون حیات عقلانی را در خویش احیا نکرده اند، توان عبور از این عشق و راهیابی به عشق حقیقی را ندارند، اما اهل دل و عرفان چون از حیات عقلانی عبور کرده اند و عقلانیت خویش را احیا نموده اند، توان تبدیل هر عشقی را به عشق محبوب عالم دارند، برای آنها که به توحید راه یافته اند، عشق نیز وحدت می یابد و هر عشقی به عشق خداوند باز می گردد. عشق مجازى باید به عشق حقیقى بر گردد تا ارزش پیدا کند و عاشق از رهگذر کمالات محسوس به کمال مطلق رهنمون گردد. و اگر در همان متوقف گردد جز انحراف هیچ نخواهد بودو سد راه کمال آدمی می گردد. زیرا عشق ما بر معشوق راستین متمرکز است و به هر آن چه که از اوست و بوى او را مى‏دهد و نشانه اوست عشق مى‏ ورزیم. ازاین‏رو توقف در این عشق هر چند بهتر از نداشتن عشق است، ولى نتایج عشق حقیقى و راستین را ندارد. هر عشق و محبتى که از این دو مقوله خارج باشد عشق نیست بلکه شهوت و غریزه زیستی است در واقع آفتى است که به رنگ عشق درآمده و زایل شدنى است. به طورى که در برهه‏ اى از عمر انسان عشق کاذب شهوانى بیشتر در سنین جوانى رخ داده و گاهى همچون آتشفشان، جلوه می کند که بایستى از آن به خاطر اثرات مخرب و ویرانگرش پرهیز نمود این عشق بعد از سپرى شدن آن دوره رخت برمى‏بندد و بر زیر خاکسترهاى آن خرابى و فساد شدیدى باقى خواهد ماند. جداى از مورد عشق کاذب و دروغین این امکان هست که در یک انسان، هم عشق مجازى باشد و هم عشق حقیقى، اما چینش و نحوه قرارگیرى این دو، به صورت طولى مى‏باشد، یعنى توجه اولى به عشق مجازى است ولى هدف نهایى متوجه عشق حقیقى (خداوند متعال) است . درنگ و توقف در عشق مجازى رهزن و بازدارنده از رشد و تعالى مى‏باشد. تنها آن عشق مجازى که در دل جاى دارد، مى‏تواند پلى براى رسیدن به عشق الهى باشد. عاشق باید به منشأ کمال و حسن معشوق توجّه کند و دیدگاه خود را به آن معطوف دارد و معشوق مجازى را «نمادى» از معشوق حقیقى خویش تلقى کند و او را جلوه‏اى از جمال و کمال او بداند. امیدوارم به هر که و هرچه عشق می ورزید اول آنرا مظهری از عشق الهی بدانید تا در عشق ورزیدنتان پاک وبی ریا باشید.
+1 امتیاز
قبل توسط (2.2هزار امتیاز)
ویرایش شده قبل توسط

دختر ۵ ساله‌ای از برادرش پرسید : معنی عشق چیست ؟
برادرش جواب داد : عشق یعنی تو هر روز شکلات من را از کوله پشتی مدرسه ام بر میداری و من هر روز باز هم شکلاتم را همان جا میگذارم …

سوالات مشابه

0 امتیاز
1 پاسخ 3.8هزار بازدید
0 امتیاز
1 پاسخ 650 بازدید
سوال شده 5 سال قبل در هنر توسط sina-z (1.3هزار امتیاز)
...