Give an example
مثال زدن
Exp: I will give some specific examples to make it clear.
چند مثال خاص برای روشن کردن آن خواهم زد.
Give a speech
سخنرانی کردن
Exp: I had to give/make a speech at my brother’s wedding.
باید در عروسی برادرم سخنرانی می کردم.
Give notice
اطلاع دادن / استعفا دادن
Exp: A young couple came to give notice of a birth; they were very clearly no longer together.
زوج جوانی آمدند تا خبر تولد را بدهند. آنها به وضوح دیگر با هم نبودند.
Exp: At the very least, you will need to give notice both to your letting agency and to your existing tenant.
حداقل، شما باید هم به آژانس اجاره دهنده خود و هم به مستاجر فعلی خود اطلاع دهید.
Exp: I will give my notice today.
امروز درخواست استعفای خودم را خواهم داد.
Give an opinion
نظر دادن
Exp: All the students gave their opinions on the issue.
همه دانشجویان نظراتشان را درباره موضوع دادند.
Give an answer
پاسخ دادن
Exp: I asked my student a difficult question and she gave me a right answer.
Give priority to somebody or something
اولویت دادن
Exp: The school will give priority to science, maths and modern languages.
این مدرسه به علوم، ریاضیات و زبان های مدرن اولویت خواهد داد.
Give information
دادن اطلاعات
Exp: In one experiment in rural China, farmers were given information about the importance of weather insurance.
در یک آزمایش در روستاهای چین، اطلاعاتی در مورد اهمیت بیمه آب و هوا به کشاورزان داده شد
در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که give یکی از آنهاست. در مقاله کاربرد و کالوکیشنهای فعل give در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به ترکیبات و کالوکیشنهای فعل give در انگلیسی می پردازیم.
منبع: https://tatschool.ir/education/collocations-give-english/