یک الفبای انگشتی برای ناشنوایان بوجود آمد که، که با این الفبا یک فرد کر و لال با انگشتان خود حروف را ساخته و کلمات را هجی می کرد.
او همچنین به زبان علامتی متکی است، برای مثال: حرکت سریع انگشت نشانه، بر سرتاسر لب ها به معنی آن است که شما حقیقت را نمی گویید. یا ضریبه آهسته به وسیله سه انگشت بر روی چانه، به معنی "عموی من" می باشد. با این الفبا بعضی از افراد کر و لال می توانند تا 130 کلمه در دقیقه را هجی کنند، ولی بسیاری از مربیان این افراد معتقدند که استفاده از زبان علامتی و این نوع الفبا، بهترین روش نیست و با این شیوه، تنها افراد کر و لال می توانند با سایر افرادی که شرایطی مشابه دارند، ارتباط برقرار کنند. بنابراین مربیان از روشی به نام تعلیم شفاهی یا زبانی استفاده می کنند. در این روش، یک ناشنوا یاد می گیرد، آنچه را که به او گفته میشود، بفهمد و حتی صحبت کند.
امروزه بسیاری از ناشنوایان یاد می گیرند به وسیله مشاهده لب های شخص متکلم، آنچه را که گفته می شود، تفسیر کنند و صحبت کردن را با ملاحظه و حس نمودن حرکت لب ها و اندام های صوتی مربی و تقلید حرکات او بیاموزند.
وسایل کمکی، برای شنیدن استفاده زیادی دارند. در مدارس و کلاس ها برای کودکان ناشنوا و کسانی که گوششان سنگین است، وسایل کمک شنوایی گروهی استفاده می شود. این وسایل برای هر کودک یک سمعک منفرد دارد، به طوری که درجه و آهنگ صدا قابل تنظیم است. مربی از یک بلندگو صحبت کرده و کودکان به همان ترتیب آن را می شنوند، چنانچه گویی آنها در حال گوش دادن به رادیو به وسیله سمعک هستند.