طبق چیزی که توی ویکی‌پدیا نوشته شده:
علاوه بر فیدبک و بازخورد، به آن بازخور، پسفرست، بازفرست، پسخور، و پسخوراند نیز گفته‌اند.
این توضیح هم شاید مفید باشد (منبع):
بازخور یا Feedback بخشی از خروجی یک فرایند یا سیستم است که به عنوان ورودی برگشت داده می‌شود.
بخشی از اطلاعات مربوط به نتایج یک فرایند یا فعالیت است.
فرایندی است که بوسیله آن یک سیستم توسط محصولات و خروجی خود تعدیل می‌شود، کنترل می‌شود و تغییر می‌کند.
مثالی که اکثرا برای بازخور توسط اساتید زده می‌شود ترموستات است. ولی با دقت در امور مختلف می‌توان نمونه‌های زیادی از این جریان اطلاعات از خروجی به سمت ورودی را دید. مثلا نوع رفتار ما در اجتماع با یکدیگر در واقع از مجموعه روابط گذشته‌ی ما نشات می‌گیرد. ما در مقابل افرادی که فکر می‌کنیم بداخلاق هستند متفاوت از سایر افراد رفتار می‌کنیم، این به علت بازخوری است که در گذشته از این افراد داشته‌ایم. در وسایل هم بازخور فراوان دیده می‌شود. مثلا دماسنجی که در کولر نصب می‌شود مقدار دمای محیط را گرفته و بر حسب آن کارکرد خود را تعیین می‌کند.
در مسایل مدیریتی، بازخور بسیار کارآمد و راهگشا است؛ بعد از انجام هر برنامه‌ای در محیط‌های سازمانی با استفاده از بازخور میزان کارایی و اثربخشی آن برنامه سنجیده شده و در برنامه‌های آتی به فراخور احتیاجات سازمان، تغییراتی در برنامه اعمال می‌شود. توسط بازخور میزان عملکرد کارکنان و مدیران نیز سنجیده می‌شود.
بازخور به دو نوع منفی و مثبت تقسیم می‌شود. بازخور مثبت مقدار موجود را افزایش داده و یا به عبارتی در همان حالت موجود عمل می‌کند ولی بازخور منفی مقدار موجود را کاهش می‌دهد یا به عکس حالت فعلی عمل می‌کند.
